شايان جونشايان جون، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 11 روز سن داره
باران جونباران جون، تا این لحظه: 8 سال و 3 ماه و 25 روز سن داره

شایان نی نی

مادرانه

1393/9/6 8:59
نویسنده : مامان بهی
155 بازدید
اشتراک گذاری

مامان ميخوام امروز از خودم بگم از خود خودم واسه شايان گلم 

خيلي خستم خيلي بايد بدوني مامانت فوق العاده احساساتي است با كوچكتين بي توجهي مي شكنه با كوچكترين كم توجهيت فكر مي كنم مامان خوبي نيستم كه اينجوري شدي اگه رفتيم جايي و موقع برگشت خواستي نياي و گريه كردي دل مامان ميشكنهحسود وقتي رفتي بغل يكي و گفتي به من برو و گريه كرديگریه و اونا موقع برگشت واسه اينكه نياي به من ترجيح بدي دلم ميشكنه از اين دنيا و زمانه دلم گرفته بعضي مواقع فكر مي كنم كه ديگه نرم سر كار و بمونم خونه بعد ميترسم دودلم  فكر مي كنم افسردگي بعد زايمان كه من نگرفتم نكنه الان آمده سراغمخندونک نميدونم كلافه ام ميبيني از نوشتنم هم معلومه قاطي كردم چشمک نميدونم چرا اينقدر خستم و بي حوصله دلم گرفته ميدونم اينا هم بهانه است كه ميگم واسه تو چند وقتيه اينجوريم وگرنه شما به غير از مشكلي كه گفتم خيلي پسر خوبي هستي خيلي دوستت دارم محبت 

پسندها (5)

نظرات (8)

مامان ریحانه
6 آذر 93 9:29
عزززززززززززززززیزم چه نا امیدانه !!! خانومی همه ی اینا حسهای قشنگ مادرانه است که تو تموم مادرا هست و اصولا بچه ها تو یه سن خاصی این مدلی میشن اما به عمق محبتشون که نگاه کنی فقط مادر و می خوان وبس نازنین منم این دوره ها رو گذرونده شاید منم دلم گرفته اما می دونسنم که عشق مامان اول و آخر مال خود خودمه یه مثال مثلا خونه ی برادر شوهرم نزدیک خونمونه تا چند ماه پیش هم که نازنین می رفت خونشون با گریه میومد موقعی که میرفتیم بیاریمش جیغهایی می زد که باید بودی و می دیدی حتی یه شبم خونشون خوابید اون شب راستشو بخوای منم دلم گرفت که ببین بچه چقدر بی وفاست اونم دختر که منو ول کرده رفته پیش زنعموش ولی حالا میره یکی دو ساعت که میمونه میگه می خوام برم پیش مامانم حتی یه شب پرسیدم دیگه پیش زنعمو می خوابی گفت نه آخه تو مامانمی آنقدر خوشحال شدم که نگو عزیزم این روزها میگذره زیاد خودتو ناراحت نکن
مامان بهی
پاسخ
مرسي عزيزم شما درست ميگين ما مادرا بايد محكم باشيم شايانم ديروز بهم ثابت كرد كه منا بيشتر از همه دوست داره ممنون بابت دلداريت
مامانى عسل
7 آذر 93 21:03
عزیزم بچه ها همبنجوبن دبگه دلتو قرص و محکمش کن
مامان بهی
پاسخ
مرسي عزيزم چشم
الهام
10 آذر 93 10:46
در اینکه شایان هیچ کس رو به اندازه مامانش دوست نداره شکی نیست این طبیعی هست که به اطرافیان هم علاقه نشون بده ولی اگه پیش اونا بذاریدش و برید فقط بهانۀشما رو می گیره اصلا نگران این مسائل نباشید روزگاری دلتون تنگ خواهد شد برای همین روزها و برای این که شایان خان پیش بقیه بمونه و شما بتونید با همسرتون دو نفری و عشقولانه برید بیرون و البته که همه مادرمان همین حس رو دارند
مامان بهی
پاسخ
شما درست ميگي عزيزم ولي وقتي اينجوري مي كنه فكر مي كنم مامان خوبي نيستم كه از بودن در كنار من لذت نميبره
مامان الهام
10 آذر 93 15:07
سلام عزیزم درکت میکنم منم گاهی خسته میشم و کم میارم مادر بودن شیرین ترین سختی دنیاست ولی با یه ناز و بوس کردنش یا مامان گفتنش همه ی خستگیام از بین میره
مامان بهی
پاسخ
سلام مرسي عزيزم بله وقتي به قول خودش ميگه عاخشتم همه ناراحتي ها يادم ميره
کیان
13 آذر 93 15:37
خاله ما کوچولو ها اصولا اینطوری هستیم بعضی وقتا سربسر شما بزرگترا میزاریم.شما به دل نگیر. راستی سر کار هم تشریف ببرید بی زحمت چون اگه نرید بعدش یک عمر می خواد به شایان جان بگید ببین پسرم من به خاطر تو سر کار نرفتما. مامان بزرگم سر عموم یک سال مدرسه نرفت تا زمان بازنشستگیش هی میگفت. در مورد حساس بودنتونم عیب نداره آدم پائیز که میشه روزها کوتاه میشه دلش میگره . عیب نداره خاله به کارهای با مزه شایان جون فکر کنید تا دلتون بازبشه. درسته هوا سرده ولی سعی کنید یرن در بیاد یک هوایی بخورید. مامان منم همینطوریه بعضی وقتا که من خیلی خسته اش میکنم همیطوری الکی بی دلیل میزنه زیر گریه فرداش دو باره خوب میشه
مامان بهی
پاسخ
مرسي خاله جون از راهنماييت دوستت دارم
مامان شادمهر کوچولو
19 آذر 93 9:44
تقریباً همه ی بچه ها رو من دیدم که تو یه دوره ای اینجورین! اصلا نگران نباش واسه شایان جون هیشکی مامانش نمیشه
مامان بهی
پاسخ
مرسي خاله خودتا اماده اين روزها بكن
جشنـواه پاییزه و زمسـتانه 93
19 آذر 93 12:21
دوسـت عزيـزم سلام شمـا را به ديـدن اين جشـنواره دعــوت مي کنــم شـاد و ثروتمنـد و پيـروز باشـي...
مامان محمدطاها
24 آذر 93 11:37
سلام ،عزیزم اصلا نگران نباش میدونم مامانا بخاطر 9ماه زحمتی که واسه بچه ها میکش خیلییییییییییی دل نازکن ،منم همین طورم ، پسر من تا همین چند وقت پیش بابا ومامان خودمو به من و باباش ترجیه میداد اصلا دوست نداشت خونه بیاد، ولی الان بهتر شده ،الان تو خونه میره میاد بهم میگه مامان عش(عشق) منی سعی کن خیلی بهش محبت کنی چون پسرها تشنه محبتن مخصوصا از طرف مادر
مامان بهی
پاسخ
سلام ميدونم چي ميگي عزيزم واقعا شايان من را از همه بيشتر دوست داره ولي حس بديه كه بهم دست ميده وقتي نمياد بله شايانم همين طوره خيلي محبت ميخواد منم با تمام وجود بهش محبت ميكنم ممنون كه بهمون سر ميزني وراهنمايي مي كني بازم ممنون دوست خوبمواسه پسر گلت